یادداشت مهندس حسین قریب مدیرعامل هلدینگ سیتکس و تحلیلگر اقتصاد دیجیتال بر موضوع بلاکچین و شفافیت :
بلاکچین و شفافیت؛ پاسخ فناوری به رانت خواری و مطالبات اجتماعی
در نظامهای اقتصادی توسعه یافته جهان، که با چالشهایی چون فساد نهادی، فقدان نظارت مؤثر، کمبود اعتماد عمومی و پیچیدگیهای بروکراتیک دست و پنجه نرم میکنند، سالهاست شفافیت نه یک شعار، بلکه ضرورتی حیاتی است. اما چگونه میتوان این شفافیت را محقق کرد؟ در جهانی که دولتها در پی پاسخگویی و کارآمدی بیشتر هستند، فناوری بلاکچین به عنوان ابزار تحولآفرین حکمرانی دیجیتال، پیشنهاداتی جدید و بسیار جدی ارائه میکند.
الگوریتمها به جای نهادهای انسانی
فناوری بلاکچین به عنوان یک دفتر کل توزیع شده و غیرمتمرکز، اطلاعات را به شکلی ثبت میکند که تغییر یا حذف آن ممکن نیست، مگر با اجماع بیش از نیمی از شبکه. همین ویژگی ساده اما انقلابی، اعتماد را از انسانها و نهادها، به الگوریتمها و کدهای محاسباتی منتقل میکند؛ آن هم در ساختاری که نه تابع قدرت متمرکز است و نه آسیبپذیر در برابر دستکاری.
بر اساس مقالهای منتشرشده در نشریه معتبر Journal of Business Research، بلاکچین در زنجیره تأمین باعث افزایش اعتماد، کاهش هزینههای واسطهگری، و ارتقاء کیفیت حسابرسی میشود. پژوهشی دیگر در International Journal of Information Management تأکید میکند که بلاکچین نه تنها ابزار مقابله با فساد، بلکه بسترساز دموکراسی غیرمتمرکز و مشارکت واقعی مردم در تصمیمگیری است. با وجود این ظرفیتها، متأسفانه بسیاری از قابلیتهای بلاکچین به دلیل گره خوردن آن با ارزهای دیجیتال، به ویژه بیتکوین، در کشور ما مغفول ماندهاند. در حالی که شفافیت، توزیع شدگی و غیر متمرکز بودن بلاکچین در بسیاری از زمینهها میتواند تحولات مثبتی ایجاد کند.
زنجیره تأمین شفاف، از سوپرمارکتها تا انفجار بندرعباس
در حوزه زنجیره تأمین، استفاده از بلاکچین میتواند منشأ کالا، مسیر ورود و خروج آن و جزییات کالای انتقالی را شفاف سازد. مثلا در حادثه انفجاری که در بندرعباس رخ داد، اگر اطلاعات ورود و خروج کالاها کاملاً بر بستر شفاف بلاکچین ثبت شده بود، منشأ و جزئیات کالا به راحتی قابل شناسایی و شفاف بود. این سازوکار در بسیاری از کشورها عملیاتی شده است. امروز حتی در برخی فروشگاههای بزرگ اروپا، وقتی مصرف کننده مواد خوراکی مثل تخم مرغ یا میوهجاتی را خریداری میکند، میتواند با اسکن CODE QR، نام مرغداری تولید کننده، نوع خوراک حیوانات، محل باغات میوه، نوع کود مصرف شده و شرایط حمل و نقل را بررسی کند.
در حوزه دارو نیز که امروزه یکی از چالشهای بزرگ و مهم کشور ما محسوب میشود، میتوان با کمک بلاکچین، مسیر تولید تا توزیع و تحویل به بیمار را کاملاً قابل ردگیری و شفاف کرد تا شاهد مواردی مثل قاچاق دارو، جعل تاریخ مصرف، یا توزیع ناعادلانه اقلام دارویی به ویژه در بحرانهای همهگیری مثل کرونا، نباشیم.
شفافیت مالی و اداری در ساختار دولت
علاوه بر اینها، بلاکچین در دولت نیز فقط یک ابزار فناوری نیست؛ بلکه بنیانیست برای شفافسازی ساختارهای اداری، تراکنشهای مالی، مناقصهها، قراردادها، رأیگیریها و تخصیص منابع عمومی. در این نوع از شفافیت، همه اطلاعات میتوانند به گونهای ثبت شوند که نه فقط مردم، بلکه حتی نهادهای نظارتی هم بدون واسطه، به آن دسترسی داشته باشند. فناوری بلاکچین، گامی بزرگ در محاسبات شفافیت یک دولت است که اعتماد در یک نهاد را جایگزین اعتماد به فناوری میکند.
نقشآفرینی بلاکچین در ایجاد شفافیت غیر انحصاری فقط به بخشهای مالی و لجستیک محدود نیست. حتی در انتخابات هم میتوان آرای مردم را روی شبکه بلاکچین ثبت کرد؛ به شکلی که هیچ مکانیزم حقیقی یا حقوقی نتواند آن را حذف، جا به جا یا جعل کند. رأیگیری آنلاین با رمزهای یکتای بلاکچینی، نه تنها اعتماد عمومی را افزایش میدهد و مشارکت مردم را آسانتر میسازد، بلکه امکان تقلب و حواشی انتخاباتها را به صفر میرساند.
در حوزه آموزش و پژوهش نیز با کمک این فناوری میتوان ریشه آفتهای پژوهشی اعم از سرقت ایدهها و مالکیت فکری را از بین برد. نرمافزارهایی با هدف اشتراک دانش، این امکان را فراهم میکنند که پژوهشگران یافتههای خود را با نام، زمان، و گواهی دیجیتال در بلاکچین ثبت کنند تا امکان سرقت یا جعل این پژوهشها و ایدههای علمی وجود نداشته باشد. به طور موازی در بخش هنر دیجیتال نیز، فناوری NFT امکان ثبت انحصاری آثار هنری به نام خالق اصلی را طوری فراهم میآورد که در نتیجه مالکیت معنوی در فضایی شفاف و جهانی، بدون نیاز به ثبت در دفاتر حقوقی گرانقیمت یا سازمانهای پرهزینه بینالمللی تعریف میشود.
فناوری بلاکچین حتی در بخش ثبت داراییهای عمومی نیز انقلابی از تحولات به شمار میرود. ثبت مالکیت زمین، املاک و خودروها در دفتر کل بلاکچینی، هزینه بروکراسی را کاهش میدهد، جعل اسناد را ناممکن میسازد و حق مالکیت را از سطح کاغذ به سطح رمزنگاریشده و ایمن ارتقاء میدهد.
از سوی دیگر، کلید حل معضل احراز هویت که یکی از جدیترین بحرانهای جوامع توسعهنیافته است، نیز در دستان این فناوری است. هویت هزاران انسانی که هیچگاه در نظامهای رسمی ثبت نشده، اما بلاکچین این مشکل را با ایجاد «هویت دیجیتال مستقل» حل میکند؛ هویتی که هر شهروند میتواند مالک آن باشد، نه لزوماً دولتها. این هویت رمزنگاریشده، به افراد اجازه مشارکت در فعالیتهای مدنی نظیر رأیگیری و خدمات اجتماعی را بدون نیاز به واسطهها یا دفاتر اداری میدهد.
توکنیزه کردن، سرمایه گذاری خرد برای خرید انرژیها یا مسکن
فراتر از اینها، بلاکچین با ارائه قابلیت توکن سازی (Tokenization)، امکان تقسیم پذیر کردن داراییها و منابع بزرگ را به ابعاد کوچک فراهم میسازد. از فروش زمان مشاوره گرفته تا توکنایز کردن واحدهای مسکونی، این فناوری دسترسی طبقات جدیدی از جامعه را به منابع اقتصادی میسر میکند.
توکن سازی یا توکنیزه کردن داراییهای دنیای واقعی، شامل ثبت حق مالکیت دارایی به صورت توکنهای دیجیتال در یک زنجیره بلاکچینی است. این توکنها میتواند شامل داراییهای دنیای واقعی مانند املاک و مستغلات، اثر هنری یا کالا و همچنین داراییهای دیجیتال مانند یک اثر هنری دیجیتال یا مالکیت معنوی یا سهام یک شرکت باشد. با ایجاد توکنهای دیجیتالی که حق مالکیت را نشان میدهند، توکن سازی در داراییها امکان دموکراتیک کردن معاملات و ایجاد بازارهای منصفانهتر را فراهم میکند. با استفاده از داراییهای دنیای واقعی یا دیجیتال توکن شده، افراد میتوانند به سرمایه گذاریهایی که تاکنون دور از دسترس آنها بوده، دسترسی داشته باشند یا حتی میتوانند از املاک و مستغلات تا شمش طلای خود را برای فروش به دیگران توکنیزه کنند.
برای مثال میتوان «وقت یک استاد» را توکنایز کرد. فرض کنید دانشجویی حق بهرهبرداری از وقت آن استاد را دارد، اما به دلیل عملکرد علمی خوب، خود به آن نیاز ندارد. او میتواند توکن وقت استاد را به دانشجوی دیگری بفروشد. یا در حوزه انرژی، فرض کنید من در خانهام سهمی از برق دارم، در حالی که همسایهام مغازهدار است و مصرف برق بیشتری دارد؛ میتوانم توکن برق خود را به او بفروشم. در حوزه املاک نیز پروژههایی در حال اجرا هستند که ملک را به صورت توکنایز درمیآورند. برای مثال اگر فردی نتواند ۸۰ متر آپارتمان بخرد، میتواند توکن یک متر در شمال شهر، یک متر در مرکز و یک متر در جنوب شهر را بخرد. این توکنها با گذشت زمان ممکن است ارزش تجمیعی پیدا کنند و او بتواندبا فروش آنها، یک ملک کامل را خریداری کند. در واقع، هر نوع دارایی قابل تقسیم را میتوان توکنایز کرد تا افراد بیشتری امکان مشارکت و سرمایه گذاری در آن را داشته باشند.
فقدان سه گانه هماهنگ برای رگولاتوری موفق
به طور کلی فناوری بلاکچین، اعتماد را از نظامهای انسانی و پرخطا، به ساز و کارهایی فناورانه و بیطرف منتقل میکند که اگر با دقت، بومیسازی، برنامه ریزی و پیادهسازی شود، میتواند نقطه عطفی برای اصلاح ساختاری اقتصاد، حکمرانی و حتی فرهنگ سیاسی کشور باشد.
با این حال در کشور ما، وضعیت فعلی را میتوان همچنان در چارچوب یک فضای خاکستری نسبت به ورود دولت و نحوه مواجهه حاکمیت با این موضوعات تعریف کرد که خطراتی را به همراه دارد. در گام اول ما در حوزه ارزهای دیجیتال یک نهاد مردمی به نام «انجمن بلاکچین» تأسیس کردیم که ماهیتی غیرانتفاعی دارد. در این انجمن، جمعی از متخصصین و متولیان این حوزه گرد هم آمدند تا به روند قانونگذاری (رگولاتوری) این حوزه کمک کنند. چرا که به طور کلی در برخورد با پدیدههای نوظهور، سه نهاد نقش حیاتی دارند؛ نخست مردم که باید آگاهی خود را افزایش دهند و مراقب رفتارهای هیجانی و شایعات و حواشی باشند. دوم نهادهای غیردولتی، مانند سازمانهای مردمم نهاد یا انجمنهایی نظیر انجمن بلاکچین که میتوانند نقش واسط بین جامعه و حاکمیت را ایفا کنند. این نهادها مانند شتابدهندهها و مترجمان اجتماعی عمل میکنند و نیازها و دغدغههای مردم را به زبان سیاستگذاری، ترجمه میکنند.
و سوم دولت و حاکمیت است که باید با دقت و به اندازه به این دست موضوعات ورود کنند. چرا که ورود ناقص منجر به شکلگیری فضاهای قارچگونه و آسیبزننده میشود و ورود ناگهانی و تند نیز ممکن است فناوری را در نطفه خفه کند. نقش اهم دولت را میتوان از چند جانب تحلیل کرد که باید نقش قانونگذار، تسهیلگر و ناظر را ایفا کند، نه یک مانع یا رقیب. این سه گانه، اگر به صورت هماهنگ و همراستا عمل نکنند، نتیجهای جز هرج و مرج، بیاعتمادی و فرار سرمایه نخواهد داشت.
تجربه کشورهای موفق نشان میدهد که این سه بازیگر-مردم، نهادهای مدنی و دولت- توانستهاند همزمان، هماهنگ و در اندازه مناسب وارد عرصه شوند. در چنین الگویی، قانونگذاری ابتدا در محیطهای کنترل شده و محدود انجام میشود. فناوری جدید ابتدا در این محیطها آزموده و پالایش میشود، سپس مرحله به مرحله وارد مقیاسهای گستردهتر میگردد. این روند از برخوردهای قهری یا تدافعی جلوگیری کرده و به توسعه سالم فناوری منجر میشود.
سخن پایانی
شفافیت، نه یک لوکس سیاسی است، نه یک ویژگی انتخابی برای دولتها و ملتها، بلکه ضرورتیست برای بقا، توسعه و اعتمادسازی در دوران نوین حکمرانی. فناوری بلاکچین، پاسخی فناورانه اما عمیق به این ضرورت است؛ پاسخی که نه تنها ساختارها را بازتعریف میکند، بلکه میتواند فرهنگ اعتماد عمومی و مشارکت اجتماعی را بازسازی کند. این فرصت تاریخی، اگر با فقدان درک، تأخیر در اجرا یا نگاه امنیتی و بازدارنده مواجه شود، تنها به تقویت رانت، فساد و نابرابری خواهد انجامید؛ اما اگر درست دیده، فهمیده و به کار گرفته شود، میتواند بنیان یک اصلاح بزرگ در نحوه تعامل دولت و مردم را بنیان گذارد؛ اصلاحی که امروز، بیش از هر زمان دیگری، به آن نیاز داریم.
این یادداشت در خبرگزاری شرق در تایخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴ منتشر شده: